دستور زبان فیلم

سینما : هنر فنی است که به کمک یکسری تصاویر متحرک پیام هایی را به بینندگان منتقل می کند . سینما قویترین و بزرگ ترین هنر ، در خدمت بشر است . به سینما هنر هفتم نیز می گویند     

(فریم) : کوچک ترین جزء یک فیلم است . به عبارت دیگر تک تصویر نقش بسته روی فیلم ، که در یک ثانیه 24 قاب تصویر در دوربین حرکت می کند

:  عبارت است از ضبط جزئی انتخاب شده از یک صحنه که از چندین قاب تشکیل شده و از زمانی که فیلمبرداز شروع به ضبط یک صحنه می کند تا زمانی که کارگردان دستور قطع ان را  می دهد ، یک نما خوانده می شود

 صحنه: جزئی از فیلم است که از یک یا چند پلان تشکیل می شود و دارای وحدت زمانی و مکانی است

  : عبارت است از چندین صحنه سینمایی که روایتی را بیان کرده و به تصویر می کشد  و در هر سکانس وحدت زمانی  اهمیت زیادی دارد .

فیلم نگاتیو : نسخه منفی فیلم است که تصاویر به صورت سیاه سفید در ان ثبت می شوند . این فیلم را پس از فیلمبرداری به لابراتور می فرستند و از روی ان کپی می گیرند که پزیتیو نام دارد .  

شماره حاشیه : عبارت است از اعدادی که روی نگاتیو وجود دارند و برای قطع نگاتیو و انطباق تصاویر مونتاژ شده تدوینگر استفاده می شود

 

ارسال در تاريخ چهار شنبه 2 آذر 1390برچسب:, توسط محمد اقبالی

نمای بسیار درشت E.C.U‎)‎) : تصویری است که فقط چشمها و قسمتی از بینی و یا لبها در کادر دیده می شود

 تصویر یا نمای درشت( بسیار نزدیک) B.C.U‎]‎]: از زیر چانه تا پیشانی-در چنین شاتی میمیک بازیگر به وضوح هرچه اشکارتر نشان داده می شود . به این نما هدشات بسته نیز می گویند 

 نمای نزدیک یا نمای درشت ( C.U) : از شانه به بالا برای  نشان دادن جزئیات  صورت

 تصویر متوسط درشت M.C.u : معمولا از سینه به بالاست

 نمای متوسط ( M.S) ؛معمولا از کمر به بالاست . این نما بعد از نمای دوری که طرز استقرار بازیگران را نشان می دهد , برای تشدید رابطه بین افراد داخل صحنه بکار می رود , اصولا اگر چنین شاتی .بدون همراهی با C.U جهت نشان دادن ریزه کاریهای صورت گیرد , چندان مؤثر نخواهد بود به این نما W.S  هم می گویند .

  نمای امریکایی یا شات هالیوودی ( A.S) : معمولا از زیر زانو به بالاست , برای نماهای دو نفر TWO SHOT استفاده می شود که به این نما K.S  می گویند                                              

  نمای تمام قد F.S تمام بدن بازیگر معلوم است . معمولا با کمی پیش زمینه .  نمای دور L.S  بیننده با کل صحنه و محل وقوع حدثه اشنا میشود .

ارسال در تاريخ چهار شنبه 2 آذر 1390برچسب:, توسط محمد اقبالی

حرکت پن :حرکت افقی دوربین به چپ و به راست روی سه پایه ثابت

 پن سریع (سوویچ پن) :یک حرکت پن بسیار سریع است که دو کانون توجه را به هم پیوند می زند و فضای بین دو کانون را محو می سازد .

 حرکت تیلت ; چرخش دوربین روی محور ثابت خود( به صورت عمودی ) به بالا یا پایین

تراولینگ : حرکت انتقالی دوربین است. در این حرکت دوربین روی ریل مستقر است و به جلو یا عقب یا همراه سوژه یا اطراف سوژه حرکت می کند .

حرکت پدستال : دوربین روی سه پایه قرار دارد , به طوریکه همراه با حرکت عمودی سوژه می تواند تغییر ارتفاع دهد (خیلی کم )

حرکت کرین : حرکت بالا برنده یا پایین اورنده دوربین ,که توسط جرثقیل انجام گیرد.

ارسال در تاريخ چهار شنبه 2 آذر 1390برچسب:, توسط محمد اقبالی

میزانسن : ترکیب عناصر بصری و سمعی در یک نما ،که توسط این ترکیب و توالی نماها ،در پایان فیلم ،پیام فیلم رسانده شود.میزانسن اصطلاحی است که از تئاتر به سینما امده و در زبان فرانسه یعنی به صحنه دراوردن یک عمل و تاکیدبر کنترل کارگردان ،بر انچه در یک نما دیده می شود . یعنی صحنه ارایی ،نورپردازی، لباس و حرکات بازیگران ، چهره پردازی (گریم)،حرکت دوربین و صدا

پراپ :فیلم ساز ممکن است در جریان صحنه ارایی یک نما دست به خلق یک پراپ بزند. یعنی استفاده از یک شی یا ماکت یا چیزی که بتواند نماینده یک شخصیت باشد و حالات روحی و روانی او را نشان دهد. مانند گلدان گل کاکتوس در فیلم مردی که لیبرتی والانس را کشت .

 استعاره و نمادها : عواملی که سینما را خیلی پرقدرت می کند ،استفاده از دکورها، اشیا ،و کنش های اغلب استعاری برای تجربیات نهفته و درونی شخصیت اصلی است ،استعاره دارای معنایی غیر از انچه می بینیم است.

کنش :عبارت است از تجلی خواست و اراده ؛ باید دانست که هر شخصیتی با حرفها و کنش خود ، در واقع هم جنبه درونی شخصیتش را نشان می دهد و هم جنبه بیرونی ان را، (سینما رسانه ای است که به جای گفتن نشان می دهد)

 نمای نقطه نظر یا نقطه دید (POV): نمایی است که از دید شخصی در فیلم ،بیننده می بیند . این نما به فیلم عینیت و فعلیت می دهد و باعث می شود تماشاگر با قهرمان فیلم همذات پنداری کند .

 دکوپاژ : به شکل نهایی فیلمنامه گفته می شود که در ان کارگردان همه اطلاعات فنی را که فکر می کند گروه تولید فیلم برای درک منظور او نیاز دارند اورده است . خرد کردن صحنه های فیلمنامه به نماهای مختلف . معنی سوم دکوپاژ به ساختار بینیانی یا اندیشه ای که طرح کلی فیلم از ان مایه می گیرد اشاره دارد .

خط فرضی :اگر صحنه را یک دایره فرض کنیم ،هرکدام از قطرهای دایره ،بر اساس اینکه بازیگران چگونه قرار دارند و دوربین اولین پلان را در کدام قسمت از نیم دایره ها ضبط می کند،می تواند خط فرضی محسوب شود ،یک قانون مهم در اصل مثلث،انتخاب یک سمت از خط فرضی و پایبند ماندن به ان است .

ارسال در تاريخ چهار شنبه 2 آذر 1390برچسب:, توسط محمد اقبالی

صفحه قبل 1 صفحه بعد